پوست گوساله تا زماني كه شيرخوار است مرغوب و لطيف ميباشد ولي هنگامي كه حيوان علفخوار شد تدريجاً پوست لطافت خود را از دست ميدهد. به همين دليل پوست گوساله پوستي است كه از لاشه حيوان شيرخوار جدا شده است. تغذيه حيوان در مرتع از آن جهت بهتر از تغذيه آن در طويله ميباشد كه وزش هواي آزاد و حركت پوست حيوان را ورزش ميدهد به همين جهت پوست احشام كوهستاني در تمام نقاط دنيا مرغوبتر از مناطق غيركوهستاني ميباشد. به عنوان مثال در ايران پوست گاو و گوساله آذربايجان بهتر از پوست احشام مناطق خوزستان ميباشد.
آماده سازي پوست براي دباغي:
دباغي پوست، به كليهي اعمالي كه روي پوست انجام ميشود، تا پوست خالص شده و براي ساخت ابزار چرمي بتوان از آن استفاده كرد و… دباغي گفته ميشود.
البته بايد توجه داشت كه معمولاً پوست حيوانها را بلافاصله از كشتارگاه به كارخانه براي پوست پيرايي (دباغي) منتقل نميكنند. اگر اين طور عمل شود، ميگويند كه پوست سبز، دباغي شده است.بلكه بيشتر، پس از گذشت زماني كم يا بيش طولاني عمل پوست پيرايي انجام ميگيرد. از اين رو، معمولاً به منظور جلوگيري از گنديدگي پوست روي آن كارهاي اوليهاي انجام ميدهند و سپس براي دباغي به كارخانه چرم سازي حمل ميكنند.
۱- نگهداري پوست:
روشهاي اصلي نگهداري پوست؛ خشك كردن در هوا، نگهداري با نمك، نگهداري با آب نمك و نگهداري با اسيد ميباشند.
«متداولترين روش نگهداري پوست گاو در اروپا، آمريكاي شمالي و كشورهايي كه آب و هوايي گرم دارند،نگهداري پوست با نمك است. بدين منظور پوست تازه مستقيماً از كشتارگاهها به زيرزمينهاي معين حمل و در آنجا به آن نمك زده ميشود. نمك مورد استفاده به طور معمول، نمك معمولي (كلريد سديم) است و به نسبت وزني يك به يك به كار ميرود (يعني به ازاي هر كيلوگرم پوست يك كيلوگرم نمك مصرف ميشود).
محل انجام اين كار بايد خنك باشد. از اينرو، از انبارها يا زيرزمينهاي سرد استفاده ميشود. اين زيرزمينها طوري ساخته ميشود كه خونابه همراه با آب نمك جدا شده از پوست بتواند به آساني خارج شود. نمك به طور معمول بر سطح پوست پاشيده ميشود به طوري كه بين هر دو عدد پوست يك لايهي نمك قرار گيرد و سپس، پوستها برروي هم قرار داده شده ، دست كم مدت ۲۱ روز نگهداري ميشود.
چون نمك زدن پوستها و قرار دادن آن در بستههاي معين و كامل كردن بستهها ممكن است چندين هفته به طول انجامد و در نتيجه، طول زماني كه پوستها در حالت نمك زده در يك بسته قرار دارند در بالا و پايين بسته يكسان نيست از اين رو، اين زمان از لحظه قرار گرفتن آخرين دانه (تخته) پوست در بسته به حساب ميآيد. روشهاي درست نمك زدن به پوست به استفاده از نمك خالص نياز دارد.
در پايان زمان نگهداري، هنگامي كه پوستها بايستي به فروش برسد پوستها را يكي يكي از بستهبندي خارج ميكنند و زيادي نمك را با تكان دادن از سطح آنها جدا ميسازند. سپس آنها را پهن كرده و براي بازرسي نمايندگان فروشنده و خريدار آماده ميكنند. خريداران پوست به طور معمول، يك جاروب و كاردك همراه خود دارند تا نمكهاي اضافي سطح پوست و قسمتهاي زايد يا تكههاي لش چسبيده به پوست را از آن جدا سازند. در اين مرحله، پوستها را براساس ميزان خراشها و زخمهاي موجود بر سطح آن، درجهبندي ميكنند. سپس آنها را دوباره بستهبندي، توزين و آماده حمل به كارگاه يا كارخانه چرمسازي، ميسازند. پوستهايي كه به درستي نگهداري شده باشند، بدون نياز به سردخانه و در همان شرايط معتدل زيرزمينهاي نسبتاً خنك، به مدت حدود ۱ سال، سالم ميمانند. از آنجا كه شرايط ايدهآل براي نگهداري پوست نمك سود شده، كمتر وجود دارد، اين نوع پوستها را به طور معمول، به محض تحويل گرفتن، پوست پيرايي و به چرم تبديل ميكنند.»
۲- فرآيندترBeam house
«اصطلاحBeam house (فرآيندتر)، درباره مراحي از دباغي است كه پوست از انبار خام بيرون آورده شده و آماده دباغي ميگردد. اين دوره خود شامل خيساندن، مو زدايي، آهك زني، لشزني، دورگيري و آنزيم دادن است و به باور شماري از كارشناسان، هر چرم در مرحلهBeam house ساخته ميگردد.»
۱-۲ خيساندن:
پوست خامي كه به كارخانجات چرم سازي حمل ميگردد معمولاً در اثر آبگيري در شرايط محافظت شده قرار دارد كه به وسيله نمك اين كار صورت گرفته است. در اين حالت پوست بايد كمي خيس شده به صورت نرم درآيد تا براي عمليات بعدي آماده گردد. خيساندن در حوضچههاي چوبي يا سيماني كه اصطلاحاً پول يا (هاسپين) ناميده ميشوند، انجام ميگيرد.
پيش از آغاز اين روند اجزاي اضافي پوست مانند دم و پاچهها را كه در دستگاههاي چرمسازي ايجاد اشكال ميكند، جدا ميسازند (ترميم) پوستهاي نمك زده شده را در پولهايي قرار داده و آب سرد برروي آنها روان ميسازند.
بدينسان نمكها در آب سرد حل شده و غلظت نمك در اطراف الياف پوست كاهش مييابد حذف نمك از بين الياف پوست، فشار اسمزي آب را در درون الياف بالا برده و پوست دوباره آبدار ميشود در ضمن مرطوب شدن دوباره پوست پروتئينهاي كروي نيز از بين الياف كلاژن خارج ميگردند. پروتئينهاي كروي جدا شده شامل آلبومين خون و ديگر پروتئينهاي محلول در آب هستند كه با كم شدن تدريجي غلظت نمك شستوشو از پوست خارج ميگردند. اين گونه پروتئينها چنانچه پيش از آغاز دباغي از بين الياف خارج نگردند، در مرحله دباغي دشواريهايي را پديد ميآورند. پس از مرحله خيساندن كه باعث نرمتر شدن و تميز شدن پوست ميگردد، و لشهاي اضافي پوست حذف ميگردند در شرايطي كه نياز باشد، چون پوست تقريباً مدت طولاني هم بايد در آب بماند مقداري ضد باكتري نيز ميافزايند كه باعث حذف فعاليت باكتريهايي كه در مرحله خيساندن فعال شدهاند ميشود اين گونه مواد معمولاً تركيبهايي بودار هستند كه بايد از كاربرد آنها تا حد امكان خودداري شود. زيرا اكسيد كنندههايي قوي ميباشند و در مرحله لايمينگ اختلالاتي پديد ميآورند.مثلا براي كاهش ضايعات باكتريها بر پوست بايد زمان خيساندن تا حد امكان كاهش يابد. بهرهگيري از آب سبك در چگونگي كيفيت كار مؤثر است در پايان كار خيساندن به آساني با لمس و احساس سطح صاف مشخص ميگردد.
پارهاي از دباغان درجه دماي بالاتر را براي شستو شو ترجيح ميدهند. البته افزايش درجه حرارت باعث حل شدن سريع پروتئينهاي كروي ميشود ليكن درجه حرارت بايد مناسب و در تمام مرحله خيساندن ثابت بماند زيرا دماي بالا سبب آسيبهايي به كيفيت چرم شده و ناهمواري الياف و رگه رگه شدن چرم را در پي خواهد داشت. شست وشو براي پوست گوسفندي بيشتر از بزي نياز است، زيرا داراي چربيهاي بيشتري است.»
«نتيجه فرآيند خيساندن پوست اين است كه:
الف) پوست از خون و آلودگيها پاك ميشود.
ب) مواد شيميايي به كار رفته به منظور نگهداري و گندزدايي پوست، از آن جدا ميشود.
پ) مواد سفيدهاي انحلالپذير (پروتئينهاي كروي) در آب، از پوست خارج ميشود.
ت) پوستها در مرحله خيساندن، در زماني نسبتاً طولاني در آب قرار ميگيرند و با جذب آب كافي به حالت طبيعي و اوليه خود برميگردند و فرآيند پوست پيرايي (دباغي) برروي آنها به آساني ممكن ميشود.»
۲-۲ موزدايي ؛ آهك دهي :
«حذف موها از سطح پوست به روشهاي متفاوتي انجام ميشود.
اما همهي اين روشها به شيمي مو و به فرآيند سست كردن كراتين پوست مربوط ميشود. مهمترين و متداولترين مادهايي كه از آن در مرحله موزدايي از پوست استفاده ميشود. آهك (اكسيد كلسيم، Cao) است.»
«بطور كلي در مرحلة آهكدهي تلاش بر اين است كه:
الف- پياز و مو و باقيمانده مو زدوده شده و سطح پوست صاف گردد.
ب- پوست به اندازه در حد نرمال متورم شود، تا بدين وسيله پروتئينهاي كروي آن حل شده و از لابلاي الياف پوست حذف شود.
ج- بواسطه اثر آهك سطح پوست داراي لطافت مناسب باشد.
بايد دانست مرحله آهك دهي حساسترين مرحلة چرمسازي است. تورم بيش از اندازه پوست در اين مرحله باعث ضعيف شدن آن ميگردد. همچنين تورم كمتر هم باعث ميشود تا الياف پوست باز نشود و در مراحل بعدي در حذف مواد دشواريهايي پيش بيايد و در پايان چرم حاصله لطافت لازم را نداشته باشد.»
۳-۲ لش زدايي:
«لشزدايي براي حذف تمامي بافتهاي غيرضروري پوست است، كه در سمت دروني و گوشتي پوست وجود دارد و به طور معمول پس از مرحله آهكدهي انجام ميگيرد.
پس از آنكه پوست به طور كامل نرم شد و زايدههاي چسبيده به قسمت گوشتي آن سست شد، آن را به روي تنه درخت يا ميز چوبي از طرف سطح مويي پهن ميكنند. سطح گوشتي پوست به طرف دباغ، و به وسيله كارد دو سر و يا كارد قصابي بلند، قسمتهاي زايد مانند چربي و گوشتهاي باقي مانده در سطح لش را (كه به طور كامل متورم و سست شده است) جدا ميكند. جدا كردن و پاك كردن كامل سطح لش، اين امكان را فراهم ميكند تا محلول پوست پيرا(دباغي) به خوبي در داخل پوست نفوذ كند و عمل پوست پيرايي(دباغي) به صورت يكنواخت صورت پذيرد.
زدودن غشاء نازك از سطح لش پوست نيز لازم است. زيرا، اين لايه نازك، سبب به وجود آمدن لايه سختي بر سطح آن ميشود و جلوي نفوذ مواد پوست پيرايي (دباغي) را به درون الياف پوست ميگيرد. هنگام لش زدايي پوست با كارد بايد كاملاً توجه داشت كه به پوست صدمه و آسيب وارد نيايد و سطح گوشتي پوست آنقدر تراشيده نشود كه ريشههاي مو نمايان شود.
لشزدايي پوست را بايد با سرعت اما با دقت و به صورت يكنواخت و منظم انجام داد. اين عمل نياز به زمان دارد و عجله كردن سبب خرابي پوست و پايين آمدن كيفيت و مرغوبيت آن ميشود. هنگام لش زدايي ذرههاي جدا شده از سطح پوست را ميتوان به كمك لبه كُند كارد لشگيري دور كرد. اين عمل خود سبب نرمي و خارج شدن مقداري از چربيهاي درون پوست ميشود و به لطافت آن نيز كمك ميكند.»
دباغي:
دباغي فرآيندي فيزيكو شيميايي براي تبديل پوست به چرم است كه كالايي با ارزش اما فاسد شدني (پوست) است به كالايي فساد ناپذير، ماندني و باارزش بسيار بيشتر (چرم) كه موردنياز جامعه است.
ويژگيهاي فرآيند پوست پيرايي(دباغي پوست):
براي توليد يك فرآورده پوستي مطلوب و مورد پسند بازار، توجه به اين نكته بسيار اهميت دارد كه حالت طبيعي پوست از نظر ساختار الياف و نحوه پراكندگي آن در تمامي سطحها (لايهها) در طي فرآيندهاي مختلف پوست پيرايي (دباغي) بايد حفظ شود، تعداد پيوندهاي عرضي ايجاد شده و ويژگيهاي اين پيوندها نيز داراي اهميت است. زيرا همين ويژگيها هستند كه خواص چرم ساخته شده را مشخص ميكند.
عمل پوست پيرايي(دباغي) در واقع، مهمترين بخش از صنعت چرمسازي است. اين عمل پس از پردازشهاي اوليه مانند آماده كردن پوست خام براي جذب دوبارة آب از دسته رفته و برگرداندن آن به حالت طبيعي اوليه، زدودن مو، پشم و لش كه جزء مواد زايد به شمار ميروند، آهكدهي و آنزيمدهي (خروج مواد زايد و قابل حل در آب مانند آلبومين)، تورم پوست، حل شدن مواد اضافي بين الياف و سستتر شدن آنها، برروي پوست آماده شده انجام ميگيرد.
در فرآيند پوست پيرايي(دباغي) مواد شيميايي مناسب در سطح پوست جذب و با مولكولهاي پروتئين پوست تركيب ميشوند، به گونهاي كه پيوندهاي ايجاد شده بين آنها، خواص مطلوبي به پوست بدهد (مانند محدود شدن جذب آب، جلوگيري از تورم، باز و حل شدن، مقاومت در برابر موجودهاي ذرهبيني و مواد شيميايي). پس از انجام عمل پوست پيرايي(دباغي)، پوست از حالت طبيعي و اوليه خود خارج و به يك فرآوردهي پردازش شده و ارزشمند مبدل ميشود.»
مواد شيميايي مصرفي در فرآيند پوست پيرايي (دباغي):
«از مواد گوناگوني در پوست پيرايي (دباغي) استفاده ميشود كه مهمترين آنها عبارتند از:
الف) مواد معدني (نمكهاي كروم، آلومينيوم، ….)
ب) مواد ساختگي (رزينهاي فرم آلدهيد، …)
ج) مواد گياهي(عصاره گياههايي مانند بلوط،انار،…)
الف-پوست پيرايي (دباغي) با نمكهاي كروم (دباغي كرومي):
«امروزه، بيشتر مواد معدني كه در پوست پيرايي به كار ميرود، از نمكهاي كروم(III) و به ويژه سولفات كروم(III) تهيه ميشود. در روش پوست پيرايي با نمكهاي كروم، اين نمكها با الياف پوست واكنش ميدهد و پايداري بسيار زيادي به الياف پوست ميبخشد كه آن را در برابر دماهاي بالا و حمله باكتريها مقاوم ميسازد. چرمي كه با اين روش ساخته ميشود، بسياري از ويژگيهاي مطلوب را ندارد، بلكه پس از مرحلههاي رنگآميزي روغندهي و شايد پوست پيرايي دوباره با مواد گياهي، ميتواند ويژگيهاي يك چرم خوب را پيدا كند. برتريهاي اصلي روش، پوست پيرايي (دباغي) كرومي، سرعت كار و بازدهي بالا، هزينه كم، رنگ روشن و محافظت نسبتاً كامل از پروتئينهاي پوست است. به همين دليل اين روش، به سرعت و در زمان كوتاهي پس از كشف آن، رونق پيدا كرد و به صورت رايجترين روش پوست پيرايي (دباغي) پوستهاي سبك و چرمهاي رويه كفش در آمده است و نمكهاي كروم(III) بر مواد معدني ديگر برتر شناخته شده است، به طوري كه در بعضي از كشورها، تنها از اين ماده براي پوست پيرايي استفاده ميشود.»
ب- پوست پيرايي (دباغي) با رزينهاي فرم آلدهيد:
«برخي آلدهيدها ميتواند با پروتئين پوست واكنش دهد و از فاسد شدن آن جلوگيري كند. يكي از اين آلدهيدها، فرم آلدهيد است كه گازي بدبو است و در آب حل ميشود. محلول حاصل از آن فرمالين ناميده ميشود. از فرم آلدهيد به عنوان يك ماده پوست پيرا(دباغي) و نيز براي سخت كردن پروتئينها استفاده ميشود. اين ماده در صنعت چرمسازي بسيار قابل توجه است و به طور معمول يكي از كاربردهاي عملي آن، به عنوان مكمل مواد پوست پيراي (دباغي) ديگر است.
فرم آلدهيد سادهترين آلدهيد است و توانايي واكنش دادن با بسياري از تركيبهاي آلي را دارد. به نظر ميرسد كه واكنش اصلي و عمده آن با پروتئين پوست و در واقع با گروه آمينواسيد بازي (مانند ليزين) است.»
ج) دباغي با مواد گياهي:
«آغاز دباغي گياهي به دوران پيش از تاريخ باز ميگردد. انسانهاي نخستين در همه جاي زمين و از همة دورههاي گذشته با استفاده از مواد گياهي در دسترس محلي، روشهاي دباغي گياهي را گسترش دارند. بررسي نشان ميدهد، كه اگر پوست خام با پوست يا برگهاي مرطوب شده برخي از گياهان تماس پيدا كند. مشاهده ميشود كه پوست در محل تماس لكهدار و آن محل در برابر فساد محافظت ميشود. دسترسي كافي به گياهان داراي اين ويژگي و سادگي كاربرد آنها به پيشرفت سريع صنعت چرمسازي با استفاده از مواد گياهي كمك ميكند.
تاننها (ماده دباغي طبيعي) در تمامي دورههاي زندگي گياه به مقدارهاي مختلف در شاخ و برگ آن وجود دارد. در مورد استفاده از تانن گياهي براي دباغي بايد دو نكته اساسي زير مورد توجه قرار گيرد:
يكي اين كه گياه موردنظر بايد به گونهاي انتخاب شود كه مقدار تانن موجود در آن به اندازه كافي باشد و امكان استخراج آن از گياه به آساني و با روشهاي بسيار ساده مانند: جوشاندن در آب و تبخير آب اضافي امكانپذير باشد. ديگر اين كه گياه موردنظر بايد در شرايط اقليمي كشور قابل رشد و تكثير باشد و امكان جمعآوري قطعههايي موردنظر از آن به آساني انجام پذيرد و از كيفيت خوبي نيز برخوردار باشد.
به طور معمول بيشتر از گياههايي مانند بلوط، سماق، انار و اقاقيا براي اين منظور استفاده ميشود به دليل ويژگيهايي كه دباغي با تاننهاي گياهي در پوست به وجود ميآورد انواع گوناگوني از چرمهاي ويژه به روش دباغي گياهي توليد ميشود. از چرمهاي ساخته شده به روش دباغي گياهي براي ساخت زيره كفش، كمربند، زين اسب، مبل، آستري و چمن استفاده ميشود.
همچنين براي تهيه چرمهاي توليد فرآوردههاي صنايع دستي و بعضي از وسايل تزييني چرمي نيز از روش دباغي گياهي استفاده ميشود. از اين مواد براي دباغي دوباره، پس از دباغي كرومي هم استفاده ميشود. دباغي گياهي ضمن اينكه سبب جلوگيري از فساد پوست ميشود به چرم توليدي حالت كشساني ميدهد.
در چرمهاي زيره، تاننهاي گياهي نه تنها سبب پر و سنگين شدن چرم ميشود بلكه ويژگيهاي شكلپذيري هم به چرم ميدهد به طوري كه كفش تا حد زيادي با پاي شخص انطباق حاصل كند در چرمهاي تسمهاي، ثابت ماندن ابعاد و قابليت كششي كه ويژگي موردنياز اين گونه چرمهاست بوسيله مواد دباغي تأمين ميشود و آنها را براي انتقال نيرو، مناسب ميسازد. همچنين در صنعت براي تهية چرم مبلي از مواد گياهي استفاده ميشود تا چرم توليدي نرمي و لطافت مطلوبي پيدا كند، براي توليد چرم آستري بيشتر از مواد گياهي براي دباغي استفاده ميشود تا پوست خاصيت جذب آب پيدا كند.»
منابع مواد گياهي براي دباغي:
در اينجا به چند نمونه مهم از اين نوع گياهها كه در دباغي گياهي مورد استفاده قرار ميگيرد اشاره ميشود: ۱- كوبراكو (درختي از تيره كاج،از مغز چوب آن استفاده ميشود.) ۲- اقاقياي استراليايي (پوست) ۳- بادام هندي (ميوه) ۴- سماق (برگ) ۵- مازو ۶- درخت كاد هندي (برگها و شاخههاي كوچك) ۷- شوكران (پوست) و…
رنگرزي:
«پوست پيرايي(دباغي) با مواد گياهي كه در گذشته در مورد تمامي چرمها متداول بود، نوعي رنگ قهوهاي در چرم توليد شده ايجاد ميكرد كه ميزان تيرگي و روشني (ته رنگ) آن به نوع عصاره و روش كار بستگي داشت. به كاربردن مقداري روغن، سبب تيرگي بيشتر چرم ميشد. به طوري كه چرمهاي سنگين چكمهاي قهوهاي تيره و چرم زينها كه مقدار كمتري روغن دارد، رنگ قهوهاي روشن دارد.
در آغاز، رنگآميزي چرمها يك عمل بسيار دشوار و پرخرج بود و تنها به ساخت چرمهاي تجملي اختصاص داشت. از اينرو، در گذشته رنگ مواد گياهي اهميت بسيار زياد داشت و تاننهاي با رنگ روشن داراي ارزش و اهميت زيادي بود.
امروزه، با استفاده از نمكهاي كروم(III) و گستره وسيعتري از مواد طبيعي و ساختگي، هر نوع رنگ موردنظر را ميتوان برروي انواع مختلف چرم به وجود آورد. عصارههاي گياهي و رنگينههاي آنيليني، همگي براي ايجاد رنگهاي مطلوب در فرآوردههاي چرمي جديد به كار ميروند.
رنگ كردن چرم دشواريهاي خاصي را به وجود ميآورد از جمله به دليل ويژگي سه بعدي بودن رشتهها (الياف) چرم، نفوذ رنگينه به بخش دروني چرم از نظر عملي و كاربردي اهميت زيادي دارد. همچنين، چرمهايي مانند چرم مبلي را كه براي ظريف كاري مصرف دارد، ميتوان تنها به طور سطحي رنگ كرد و نيازي نيست كه رنگينه به بخشهاي دروني چرم نفوذ كند. اما چرمهاي لباس و كفش اگر به طور سطحي رنگ شوند، استفاده مداوم از آنها سبب بروز لكههاي روشني ميشود. از اينرو، در مورد اين نوع فرآوردهها، رنگينه بايد به طور عمقي در الياف چرم نفوذ كند.
از آنجا كه چرم از مواد پروتئيني تشكيل شده است، ماهيت شيمياي الياف آن به مقدار زيادي بر اثر عمل پوست پيرايي (دباغي) تغيير ميكند. زيرا ميزان تثبيت رنگينه تا حدود زيادي با مواد به كار رفته براي پوست پيرايي (دباغي) و همچنين وجود مواد ديگر تركيب شده با پروتئين، تغيير ميكند. وجود روغنها در چرم و نيز استفاده از مواد ديگري در مرحلههاي بعدي، ممكن است ميزان و دوام آن را تحت تأثير قرار دهد. از اين رو، تثبيت رنگينه در چرم فرآيندي پيچيده و آميزهاي از پديدههاي مختلف است و كاربرد ماهرانه رنگينهها به وسيله چرم ساز، نياز به تلفيق دانشهاي عملي، هنري و تجربه كاري دارد.»
روشهاي عملي رنگرزي چرم:
۱- رنگ كردن چرم با برس ۲- رنگ كردن چرم در سيني ۳- رنگ كردن چرم در بالابان ۴- رنگ كردن چرم در حوضچه ۵- رنگ كردن با دست يا پيستوله ۶- رنگ كردن به روش روكشي ۷- رنگ كردن در ماشين ۸- رنگ كردن چرم به روش چاپي
رنگ كردن چرم در بالابان:
اكثراً كار رنگرزي چرم در درام يا بالابان انجام ميگيرد. سرعت اين دستگاه و بازبيني كار بر پاية تجربه دباغ، نوع رنگ و ميزان نفوذ رنگ برگزيده ميگردد. ابعاد بالابان رنگرزي بين۵/۴ متر پهنا و قطر آن۵/۲ تا ۴ متر وسرعت چرخش در آن معمولاً ۲۵دور در دقيقه ميباشد.
«درصد رنگينه مورد استفاده بسته به اين كه چه نوع چرمي توليد شود و اين كه تنها يك تثبيت سطحي رنگ يا رنگآميزي عمقي پوست موردنظر باشد، بسيار متفاوت است. به طور معمول، در ساخت چرمهاي رويه، تنها يك رنگ روشن برروي سطح چرم به منظور ايجاد رنگ پايه كه بعد پرداخت ميشود، موردنياز است. در چرمهاي جير، نفوذ زياد رنگ الزامي است و به مظور به دست آوردن زمينه مطلوب، بيش از ۱۵ درصد رنگينه ممكن است موردنياز باشد. در انتخاب رنگينه براي رنگ كردن چرم و تنظيم فرمول آن تنها آميختن تعداد بيشتري از رنگينه، كه يك رنگ تركيبي برطبق رنگ كاتالوگ ميدهد، كافي نيست. بلكه نسبت وزني رنگينهها و چرم نيز اهميت دارد و بايد از رنگينههايي كه واكنشهاي مشابه با چرم دارند، استفاده كرد. براي نمونه، چنانچه بخواهيم، چرم با مخلوطي از رنگينههاي زرد و آبي به رنگ سبز در آيد، اگر در قابليت نفوذ رنگينهها در چرم تفاوت زيادي وجود داشته باشد، ممكن است محلول داراي رنگ سبز مطلوب باشد، اما چرم رنگ شده در سطح خود رنگ آبي و در زير لايه سطحي رنگ زرد پيدا كند. براي رنگآميزي درست يك قطعه چرم، رنگينههاي مخلوط شده بايد طوري انتخاب شود كه رنگ آنها به رنگ موردنظر بسيار نزديك و داراي نفوذ پذيري مشابهي باشد.
توجه و دقت در غلظت رنگينه نيز داراي اهميت به سزايي است. حجم زياد آب براي به دست آوردن انحلال پذيري مناسب رنگينه الزامي است. براي آساني دستيابي به رنگهاي يكنواخت، حجم مايعي كه در بالابان در زمان رنگرزي استفاده ميشود بايد به مراتب ازمقدار مورد استفاده در فرآيند پوست پيرايي دوباره يا پوست پيرايي با نمكهاي كروم(III) بيشتر باشد.»
روغندهي چرم:
«چرمهاي دباغي شده اگر روغندهي و نرم نشوند حالت خشك و شكنندهاي به خود ميگيرند، پس اين چرمها بايد به چرم نرم و كشدار تبديل شوند. از آغاز ساخت چرم، اگر روغنها و چربيها وارسي نگردند چرمي نامطلوب خواهيم داشت كه احتمال ترك خوردگي و سختي چرم پس از خشك كردن وجود دارد. در زمانهاي ديرين، روغنها و چربيها برروي چرم مرطوب به وسيله دست ماليده ميشدند. كه اين نوع روغن دهي پوششي از چربي و رغن برروي الياف پديد آورده و باعث ضدآب شدن چرم ميشدند. اگر روغندهي خوب و نرمال باشد زير دست و نرميت چرم را افزايش داده و باعث به دست آمدن محصول نهايي دلخواه ميشود. اگر دقت شود در هنگام خم كردن پوست الياف آن كه در بيرون قرار دارند داراي خميدگي بيشتر و الياف دروني پوست به صورت فشرده خواهند شد. ولي الياف مياني پوست در اين حالت دگرگوني چنداني نخواهند يافت. پس بايد طوري روغندهي انجام بگيرد كه الياف بيروني و دروني رخ و لش چرم نرمتر گردند. ذكر اين نكته ضروري است كه در طرف لش پوست الياف به مراتب بازتر ميباشند ولي در قسمت رخ الياف فشردهترند و اين فشردگي و تراكم باعث نفوذ كند و كم روغن شده و روغن بر سطح پوست تثبيت ميگردد و اين قسمت را نرم ميكند ولي از نفوذ روغن به لايههاي زيرين پوست جلوگيري كرده و در نتيجه باعث ترك خوردگي رخ ميگردد. عكس اين روند نيز باعث بروز دشواريهايي ميگردد به گفتهاي، اگر رخ چرم به خوبي روغن را جذب نكرده و نرم نگردد الياف كه گرايش چسبيدن به يكديگر را دارند و هنگام خم كردن چرم پيوستگي الياف در برخي از جاهاي چرم از هم گسيخته شده باعث بروز شكاف و يا چروك در سطح رخ ميشود. ادامه اين كار يعني خم و راست كردن چرم باعث بزرگ شدن اين سطح چروكدار شده و به دو پوستگي چرم ميانجامد. البته اين حالت و حالات ديگر غير آرماني و نامطلوب كه از طريق روغندهي روي چرم ايجاد ميشوند نتيجه مهيا نبودن شرايط چرم و محيط آن براي روغندهي است (مانند خنثي سازي، دماي آب و ديگر) با انتخاب روغن مناسب و روش روغندهي خوب و مطلوب ميتوان يك چرم نرم و يكنواخت توليد كرد اين انتخاب كه با توجه به نوع پوست و به وسيله دانش شيمي انجام ميگيرد بسيار پيچيده است و بايد آن را بيشتر يك هنر دانست تا يك علم.»
خشك كردن چرم:
«خارج كردن مقدار زيادي آب موجود در چرم پس از فرآيندهايي كه در محيط آبي انجام ميگيرد، از اهميت زيادي برخوردار است، مواد دباغي، مواد رنگرزا و روغنها به صورت مواد محلول بين الياف قرار دارند و واكنش الياف در تمامي موردها كافي نيست.
بايد توجه داشت كه خشك كردن تنها يك تغيير مكان و خروج ساده آب به منظور ايجاد يك شكل قابل استفاده و عملي، از چرم نيست بلكه فرآيندي است براي كامل شدن واكنشهاي شيميايي تهيه و ساخت چرم.»
«براي خشك كردن بهتر است چرمها از طرف سر و گردن يا ساقهاي پشتي ازجايي آويزان شوند. اگر چرمها روي پل آويزان شوند در محل تماس پل با چرم كشيده ميشوند بدين سان اين محل باز شده بعد از خشك شدن اثر پل دقيقاً روي چرم بجا ميماند. اين اثر در چرمهاي گوسفندي و بزي لباسي چنانچه ديده شوند پس از تكميل نيز هم چنان خود را نشان ميدهند.
در زمينه خشك كردن چرم، ديدگاههاي فراواني ديده ميشود ليكن روي هم رفته ديدگاه غالب آن است كه چرمها ميبايد در هواي خشك و دماي بالا خشك شوند. ديدگاه ديگري باور دارد كه چرم بايد در هواي مرطوب و دماي پايين خشك شود. شايد بتوان گفت كه خشك شدن چرم به روشهاي كار و به اندازه رطوبت چرم بستگي دارد. به هر رو هنگام خشك شدن چرم نبايستي آب زيادي در سطح آن جمع شود اين به اين معني است كه در هر لحظه مقدار آبي كه از سطح چرم تبخير ميشود ميبايد برابر با اندازه آبي باشد كه از لايههاي درون چرم به روي سطح آن ميآيند.
هيچگاه در فرآيند خشك كردن چرم خشك كردن سريع پيشنهاد نميشود (دماي بالا- هواي خشك) زيرا اين كار سبب ميشود تا چرم سفت و صاف شود. چنين چرمهايي در دماي عادي قادر به جذب رطوبت نيستند و نم زني آنها هم دشوار است افزوده بر اين، چنين چرمهايي نميتوانند رطوبت را به گونه يكنواخت جذب كنند. از سويي خشك شدن خيلي كند نيز درست نيست زيرا اين كار باعث نرميت بيش از اندازه چرم گشته و به گفته ديگر چرمي اسفنجي و كشدار را به دست ميدهد.»
پرداخت چرم:
«به تمامي مرحلههايي كه براي بالا بردن كيفيت و ظاهر چرم انجام ميگيرد، پرداخت چرم گفته ميشود. اين مرحلهها شامل سفيد كردن، سمباده زدن، غلتك زدن، برق انداختن، پرس (صاف كردن)، برس زدن، چاپ و نرم كردن است. موادي كه در اين مرحلهها مورد استفاده قرار ميگيرد عبارتند از: آلبومين، پارافين، رنگدانه، رنگينه و…
پرداخت يا تكميل كاري نهايي چرم، براي عرضه و فروش شامل چندين عمل پيدرپي است كه در پايان مرحلههاي پوست پيرايي انجام ميگيرد. اين فرآيندها به منظور بهتر كردن كيفيت چرم و ايجاد ويژگي دلخواه در چرم موردنظر همراه با تزيين لازم براي فروش است. نمونههايي از خواص به وجود آمده پس از تكميل كاري، عبارتند از: مقاومت در برابر رطوبت (آب)، توانايي در بازتابش نور، درخشندگي (جلا) و مات بودن رُخ، نرمي، لطافت و انعطاف پذيري زياد براي كارهاي گوناگون، يكسان شدن رنگ چرم پس از فرآيند رنگ آميزي، به وجود آمدن ضخامت يكسان در تمامي سطح چرم و ويژگيهاي ديگر.»
تفاوت پرداختها با يكديگر به ماهيت ماده پوست پيرايي و رنگدانههاي به كار رفته در چرم مربوط است. روشهاي مختلفي براي انجام اين كار وجود دارد كه مهمترين آنها پرداخت آبي، پرداخت سلولوزي، پرداخت با مواد پليمري مصنوعي و پرداختهاي لاكي است.
منابع:
کتاب فراورده های دامی،محمد ستاری
کتاب رنگرزی و چاپ پوست تا چرم،مرتضی سهی زاده ابیانه
کتاب شیمی و تکنولوژی چرم ، محمدرضا ملاردی – فرحناز کارگر بهبهانی
کتاب از پوست تا چرم ، علی داهی
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات
از استان هرمزگان جزیره قشم وارد سایت شما شدم جهت اعلام آمادگی مبنی بر فروش پوست گاو ، گوسفند و بز
عاشق این وبسایت شدم من.عالی هستید شما
ممنون شما لطف دارید